حرفهای ناتمام..........

16 دی

یکسالی گویا از نوشتن میگذره..توی این یکسال بیحوصلگیهای من باعث از دست رفتن و حتی فراموش شدن خیلی چیزها شده...منی که فکر میکردم احتیاجی به نوشتن نداره خاطرات تکراری بجه ها و همیشه همه چی یادمه ، حالا که مطالب نه چندان زیاد قبلی رو میخونم میبینم که خیلی چیزهای به ظاهر بی اهمیت از خاطرم رفتن...و کسی جز کوتاهی ها و تنبلی های من مقصر نیست... الان حدود 8 ماهی میشه که سعی کردم به پارسا مساله دستشویی رفتن رو یاد بدم.فکر کنم اوایل خیلی بهتر یاد گرفت تا الان که نمیدونم بخاطر لجبازیه یا غرق در بازی بودن، شایدم تنبلی ، اون هر روز پسرفت میکنه..البته مامی شدنش خونه مادر بی تاثیر نیست. فعلا تا زمانی که مهد کودک نرفته و در واقع از مامی گرفته نشده نم...
16 دی 1393
1